>
مذهبی.عاشقانه
سه شنبه 90/9/1 :: 2:40 عصر :: نویسنده : مریم
کسی دیگر نمی کوبد در این خانه متروک ویران را کسی دیگر نمیپرسدچرا تنهای تنهایم ومن چون شمع میسوزم ودیگر هیچ چیز ازمن نمی ماند ومن گریان ونالانم ومن تنهای تنهایم درون کلبه ی خاموش خویش اما کسی حال من غمگین نمی پرسد ومن دریای پراشکم که توفانی به دل دارم درون سینه ی پرجوش خویش اما کسی حال من تنها نمی پرسد ومن چون تک درخت زرد پاییزم که هردم با نسیمی میشود برگی جدا از او دیگر هیچ چیز از من نمی ماند..... مطالب اخیر پیوندها |
||